گروه بزرگ ایران میل

چگونه تشخيص ميدهيم فردي براي ازدواج مناسب است

انتخاب صحيح در ازدواج سخت است از اين جهت كه شما بر خلاف خيلي از مسائل ديگر نياز داريد بسياري از نبايدها را بشناسيد و درك كنيد .به اين معني كه شناختن فرد مناسب مستلزم آن است كه تشخيص دهيد رابطه زناشوئي شما بسياري از نكات منفي را نخواهد داشت و به صرف دانستن نكات مثبت معمولا به نتايج كاملي نخواهيد رسيد .در گام نخست بايد بدانيد آيا اصولاً آمادگي يك رابطه را داريد يا خير ؟اگر اين آمادگي در شما حاصل نشده باشد اختلافات آتي بخاطر ضعف خود شما خواهد بود و نه بخاطر عدم تفاهم با همسرتان .
مصاديق اين وضعيت :وقتي شما فرد ديگري را دوست داريد - از فرد ديگري بخاطر ناكامي خشم و انزجار داريد -احساس خلاء دروني شما را به سمت ازدواج هدايت ميكند – چيزي نداريد كه به همسرتان ارائه كنيد – خودتان را دوست نداريد – احساس تنهائي و استيصال داريد بصورتي كه بدون بوجود آوردن رابطه احساس بدبختي ميكنيد – وقتي احساس ميكنيد كسي نميخواهد با شما رابطه برقرار كند – وقتي مايل نيستيد در مورد احساستان با كسي صحبت كنيد .بعد از اينكه مشخص شد آمادگي نسبي براي ازدواج داريد در مرحله بعد بايد بدانيد از همسر و زندگي چه توقعي داريد .

موارد مختلفي كه ميتواند مورد نظر و توجه شما واقع شوند به عبارت زير ميتواند باشد(و يا بيشتر از اينها)

:وضعيت جسماني – وضعيت احساسي – وضعيت اجتماعي – وضعيت فكري – وضعيت جنسي – وضعيت ارتباطي – وضعيت شغلي – رشد شخصيتي – وضعيت روحي – وضعيت مذهبي – علايق و سرگرميها در موارد ذكر شده بايد بدانيد كه طرف مقابل شما مثلا در علايق و سرگرميها مايل به مسافرت ( موسيقي ، هنر ، سينما و. . . .) است يا خير چون ممكن است اين مورد براي شما مهم باشد و يا در بخش وضعيت اجتماعي معاشرتي و اهل مهماني و با فرهنگ و . . . .باشد .(تهيه كردن اين ليست خصوصيات حتي ممكن است باعث شود ضمير نا خود آگاه شما فرد مورد نظرتان را بسمت شما بكشاند و جذب كند .)

در مرحله بعد بايد تشخيص دهيد با فرد مورد نظر تفاهم داريد يا خير .اين مرحله مستلزم ارتباط و شناخت است، شما بمرور زمان و شناخت طرف مقابل و صحبت كردن با او ميتوانيد تشخيص دهيد كه او نيمه گمشده شماست يا خير .بعضي از مسائل از ابتدا و در مدت خيلي كوتاه مشخص ميشود و حتي ممكن است در برخوردهاي اول مشخص شود و بعضي از مسائل ديگر زمانبر است و بمرور زمان مشخص ميشود .خصوصياتي مثل امانتداري و صداقت در برخوردهاي اوليه به سختي شناخته ميشود اما مسائلي مثل وضع ظاهري و نحوه برخورد در ابتدا قابل تشخيص است .بعد از تشخيص اينكه ملاكهايي كه سريع تر مشخص ميشوند مورد نظر شماست بايد دقت كنيد اين اشتباهات را مرتكب نشده ايد (ممكن است مجبور باشيد بعضي از اينها را در دوران اشنائي و نامزدي بررسي كنيد ):سوالات كافي در ارتباط با خواسته هاي خودتان پرسيده ايد – سازشهاي ناپخته و زودهنگام انجام نداده ايد – تسليم كوري شهواني نشده ايد – گول ماديات را نخورده ايد – تعهد را مقدم بر تفاهم نكرده ايد – نشانه هاي هشدار دهنده در طرف مقابل را ناديده نگرفته ايد .بعد از مشخص شدن اين موضوع به مرحله بعد ميرسيد اين مرحله مرحله ارتباط و يا نامزديست : در اين مرحله ميتونيد تشخيص دهيد :فرد مورد نظر اعتياد ندارد – بد اخلاق نيست – ناراحتيهاي روحي و عقده هاي رواني ندارد – سختگير و متعصب نيست ،دروغگو و خيانتكار نيست و . . . . همچنين در اين مرحله دقت كنيد :احساسات دو طرف متعادل و متناسب است – همسرتان را ميخواهيد و نه توانائيهاي او را – احساس ترحم و دلسوزي شما را به ازدواج وادار نكرده – نامزد شما الگو و معلم شما نيست تا به اين خاطر او را خواسته باشيد – صرفاً عاشق ظاهر او نشده ايد – بخاطر واكنش در مقابل اتفاقات و فشارها، همسرتان را انتخاب نكرده ايد همچنين بايد از نظر جنسي با همسرتان تفاهم داشته باشيد و براي هم جذاب باشيد براي شناخت مناسب حداقل شش ماه وقت لازم است بايد دقت كنيد براي افرادي كه هيچ شناختي ندارند اين شش ماه فقط براي شناخت است و ممكن است كه در نهايت به اين نتيجه برسيد كه اين ازدواج عاقبتي نخواهد داشت .پس در مواردي كه شناخت قبلي وجود ندارد اين مرحله بسيار حساستر است و چون اين احتمال وجود دارد كه فرد مقابل آن چيزي نباشد كه تصور ميكرده ايد در طي مرحله نامزدي اين خطر وجود دارد كه احساسات عميق شده و طرفين را به ازدواج مجبور كند (در حالي كه صلاح آنها نيست)در اين مرحله ( با گذشت حدود دو ماه از شروع آشنائي تا شش ماه )در عين رشد احساسات بايد اين قدرت را داشته باشيد كه در صورت مصلحت نبودن و وجود مشكلات و اختلافات جدي اقدام به قطع رابطه بكنيد و اصولاً اين مدت براي شناخت است نه احساسات . در اين رابطه از مشورت با اهل خبره غافل نشويد و در نهايت توكل به خداوند كنيد




بسیار وقت‌ها با یكدیگر از غم و شادی خویش سخن ساز می‌كنیم.
اما در همه چیزی رازی نیست؛گاه به سخن گفتن از زخم‌ها نیازی نیست.
سكوتِ ملال‌ها از راز ما سخن تواند گفت
سکوت سرشار از ناگفته‌هاست

با جسارت وجود خدا را به پرسش بگیر
چرا که اگر خدایی باشد،
باید خرد را بیش از ترس کورکورانه ارج نهد.....




ارسال توسط محمد

-  افرادي كه براي ازدواج مناسب نيستند: البته هيچ كدام از ما بي عيب نيستيم و واضح است كه هر كدام از ما ضعفها و كاستي هاي خودمان را داريم.اما برخي از ويژگيهاي منفي هستند كه در مقايسه با ساير خصلتها خطرناكتر هستند.بايد از چنين فردي براي ازدواج اجتناب كرد.

1- افرادي كه معتاد به مواد و الكل هستند:افراد زيادي بوده اند كه دانسته يا ندانسته با فردي معتاد ازدواج كرده اند به اين اميد كه ترك خواهد كرد و بعد با بحران مواجه شده اند.يك فرد معتاد لازم است تا به خودش بپردازد و در ابتدا بيماري خود را درمان كند.هيچ كس با ازدواج نيز نمي تواند اعتياد خود را درمان كند.اگر نامزدتان معتاد است و قول ترك به شما داده است لازم است حداقل يك سال بعد از درمان يا ترك صبر كنيد و سپس با احتياط فراوان با او ازدواج كنيد.متاسفانه بسياري از همسران معتادان تزريقي مبتلا به ايدز شده اند.

2-  افرادي كه به سرعت و به شدت خشمگين مي شوند:همه با خشمگين شدن را تجربه كرده ايم.اما برخي افراد به طور ناگهاني و با شدت زياد،نامتناسب و غير معمولي خشمگين مي شوند.تجارب همراه با ترس و اضطراب و محدوديت در انتظار شما خواهد بود.هميشه مجبور خواهيد بود كوتاه بياييد و با همه چيز بسازيد و بسوزيد.در زير برخي از نشانه هاي هشداردهنده اين افراد را ذكر مي كنيم:

·  كوچكترين چيزي كه مطابق ميلش نباشد از كوره در مي رود و خشم خود را روي اطرافيانش خالي مي كند

·         هنگامي كه با نظر او موافق نيستيد با فرياد و بددهني يا تهديد پاسخ مي دهد.

·         خشم خود را با كوبيدن در،قطع تلفن،ترك اتاق و بروز مي دهد.

·         خلق و خوي بسيار متغير دارد.در عرض چند ثانيه به وضعيت عصباني تغيير مي كند.

·         اگر مرتكب اشتباهي شويد شما را تحقير مي كند و آماده داد زدن مي شود.

·         به كرات در اماكن عمومي صداي خود را بالا مي برد يا عصباني مي شود.

·        خشم خود را با پرتاب كردن اشيا،هل دادن يا زدن شما نشان مي دهد.

تعدادي از اين افراد بعد از ازدواج همسر خود را مورد ضرب و شتم قرار مي دهند.هر چند ممكن است اين افراد ابراز عشق و صميميت داشته باشند ولي لحظه اي عصباني مي شوند.همسران آزار ديده بعضا به قدري تحقير مي شوند كه زندگي با آزاردهنده ي خود را توجيه مي كنند و براي نجات آنه از شرايط آزار نياز به روان درماني است.

3- افرادي كه مسووليت زندگي خود را به عهده نمي گيرند:اين افراد معمولا ديگران(والدين،دوستان و اقوام و..) را به خاطر مشكلات و مسايل زندگي خود مسوول مي دانند و آنها را سرزنش مي كنند.آنها مسووليت سهمي كه خود در ايجاد مشكلات داشته اند را برعهده نمي گيرند.اين افراد داستانهاي فراواني از ظلم ديگران و مظلوميت خودشان تعريف مي كنند.بايد مراقب باشيم نفر بعدي ما نباشيم.هميشه چيزي هست كه او را ناراحت،بدعنق و شاكي كند.فكر مي كنند ضعيف و ناتوانند و اصطلاحاتي مثل ((نمي توانم))،((نمي شود)) را زياد به كار مي برند.كارهاي خود را دايما به تعويق مي اندازند و همواره اميدوارند فرد يا افرادي او را حمايت و كمك كند هر چند كه فايده اي ندارد.اين احساسات تمام زندگي اين افراد را فرا گرفته است.اوايل شما مجبوريد هميشه و همواره با او همدردي كنيد اما ناكام مي شويد و بي تفاوت مي شويد.اين افراد مورد مناسبي براي زندگي مشترك آينده شما نيستند.

4- افرادي كه ديگران را كنترل مي كنند:اين افراد درست نقطه مقابل افراد بالا هستند زيرا دوست دارند همه چيز در اختيار آنها باشد و همه تصميمها را خودشان بگيرند.همواره براي ديگران تعيين تكليف مي كنند.اين افراد حسودند و اگر چيزي مطابق ميل آنها نباشد يا تحت كنترل آنها قرار نگيرد عصباني مي شوند.اصلا خوش ندارند كسي كسي به آنها بگويد كه چه بكنند.والديني سلطه جو و انتقادگر خواهند بود چرا كه نمي توانند كنترل لازم را بر كودكان اعمال كنند.اين افراد معمولا بر همسر و فرزندان بيشترين كنترل را اعمال مي كنند و خشم زياد و جبهه گيري زيادي ايجاد مي كنند.

5- افرادي كه اختلال جنسي دارند:اختلال جنسي انواع مختلفي دارد.الف-اعتياد جنسي و فقدان عزت نفس جنسي.استمناي دايمي،لاس زدن با ديگران،چشم چراني و خيره شدن به بدن ديگران،رابطه نامشروع،اظهار نظرهاي جنسي به شما درباره بدن دوستانتان و غريبه ها،برخي از رفتارهاي اين افراد است.لازم نيست اين رفتارها را توجيه كنيد و يا روي خودتان عيب بگذاريد.هرگز اجازه ندهيد با منطق تراشيهاي مختلف شما را توجيه كند و ساكتتان كند.ب-اختلالات كنشي جنسي:اين اختلال فعاليت جنسي را با مشكل مواجه مي كند.مثل موارد زير:1-افرادي كه ميل به فعاليت جنسي ندارند و يا نفرت دارند 2- افرادي كه تحريك و ارضا نمي شوند 3-افرادي كه خيلي زود ارضا مي شوند ج- انحرافات جنسي:مثل بچه بازي،خود آزاري و ديگر آزاري جنسي،نظر بازي،ميل جنسي زياد به اشيايي نظير لباسهاي زير،كفش(اغلب جنس مخالف)وغيره.اختلالات جنسي نيازمند درمان روان شناسي و روان پزشكي است و قابل درمان است.اگر فرد مورد نظر براي درمان مشكل خود اقدام نمي كند و تا زمانيكه از درمان او مطمئن نشديد،درباره ازدواج با افراد ذكر شده فكر نكنيد.

6- افرادي كه ((كودك)) مانده اند و ((بالغ)) آنها شكل نگرفته است.اين افراد شرايطي را فراهم مي آورند كه همسر آنها نقش ((والد)) را براي آنها ايفا كند.اين افراد در زمينه مسايل مالي و اقتصادي و شغلي مسووليت پذيري و برنامه ريزي مناسبي ندارند.افرادي كه نمي شود روي آنها حساب كرد،غير قابل اتكا و اعتمادند و به دفعات باعث ياس و نوميدي شما در كارها و وظايف مي شوند.بيشتر مواقع مجبوريد به خاطر ندانم كاريهاي او از ديگران عذرخواهي كنيد.اين افراد هدف و انگيزه خاصي را نيز پي گيري نمي كنند.

7- افرادي كه عواطف و احساسات خود را بيان نمي كنند:يك قسمت عمده ازدواج رابطه عاطفي است افرادي كه نمي توانند احساسات و عواطف خود را بروز دهند در زندگي مشترك ايجاد اختلال مي كنند.اين حق مسلم ماست كه از همسر خود انتظار داشته باشيم كه احساساتي نظير شادي،غم،ياس و عشق را بروز دهد.در غير اين صورت رابطه سطحي و مايوس كننده خواهد شد.اين افراد نمي خواهند يا نمي توانند درباره احساسات خود صحبت كنند.

8- افرادي كه از روابط قبلي خود هنوز التيام نيافته اند.:اين افراد ويژگي هاي زير را دارند:الف- هنوز خشم و انزجار شديدي نسبت به معشوق قبلي خود در دل دارند ب-هنوز به خاطر ارتباط پيشين خود،احساس گناه مي كند.ج-هنوز رنجش خاطر و آزاري كه از رابطه قبلي ديده است را فراموش نكرده است و در شوك روحي به سر مي برد.به اين افراد بايد وقت داد تا خود را از اين حالت رهايي دهند.

9- افرادي كه خانواده آزار دهنده دارند و نمي توانند در مقابل آزار آنها از همسر خود حمايت كنند.اين ويژگي به سرعت قابل شناسايي نيست.برخي از ويژگيهاي اين خانواده ها بدين قرارند:الف-انرژي،توجه و وقت همسران را براي خود مي خواهند ب- سعي مي كنند در زندگي همسران دخالت كنند ج-رابطه همسران را به رسميت نمي شناسند(توجهي به عروس يا داماد خود نمي كنند و يا به آنها بي احترامي مي كنند).افرادي كه رفتار آزار دهنده خانواده خود را نسبت به همسرشان تحمل مي كنند،كودكاني هستند كه هنوز بالغ نشدند.به علت وابستگي زياد با خانواده شان براي ازدواج مناسب نيستند.

اغلب گزينه هاي نامناسب براي ازدواج افرادي هستند كه اختلال شخصيت دارند.اين اختلال توسط روان شناسان تشخيص داده مي شوند و فرايندي تخصصي دارد.افرادي كه به عنوان اختلال شخصيت تشخيص داده شوند در زمره نامناسب ترين افراد براي ازدواج هستند.اين افراد هر چند كه به سختي پذيراي اختلال خود مي شوند با اين حال نيازمند درمان هستند.

اما آيا ما مي توانيم افرادي را (به هر دليلي) از ازدواج منع كنيم؟مسلما نه.اما ما به افراد سالم جامعه توصيه مي كنيم از ازدواج با اين افراد پرهيز كنند.اگر فردي با آگاهي قصد داشته باشد با فردي نامناسب ازدواج كند لازم است كامل عواقب اين تصميم خود را بررسي كند و به اين توصيه جدي! ما عمل كند:بچه دار شدن خود را تا آنجا كه امكان دارد به تعويق بياندازيد،مبادا فرزند شما تاوان سنگين تصميم شما را بپردازد.




تاریخ: جمعه 11 شهريور 1390برچسب:افرادي كه براي ازدواج مناسب نيستند,
ارسال توسط محمد

صفحه قبل 1 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 51
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 56
بازدید ماه : 56
بازدید کل : 20191
تعداد مطالب : 95
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


&autostart=1&autoreplay=1&showtime=1&volume=100&volumecolor=0xBE7FAB&equalizercolor=0xBE7FAB&theme=violet" />

iran mail group